ما برای جلوگیری از خطر آگاهی ها از نقشه ما یک سیستم در اطاقی که زندگی میکردیم بوجود آوردیم. در تمام مدت در نقاط حساس نشسته و مشغول خواندن کتاب و یا تراشیدن چوب بودند. آنها در حقیقت ژاپنی را تحت نظر داشتند که وقتی مشغول درست کردن سايت همسريابي موقت نگار هست سایت همسریابی موقت صیغه نگار سرزده وارد اطاق ما نشوند. هر کس بفراخور خودش کمک میکرد. یکشب کارهای مقدماتی ساختن سايت همسريابي موقت نگار به اتمام رسید و سايت همسريابي موقت نگار دست ساز را با خود به زیر پتوی رختخوابش برد که آن را امتحان کند. او گیرنده را روی موج فرستنده تنظیم کرده و من بخوبی بخاطر دارم که مداد و کاغذی در دست داشت.
در کنار سایت همسريابي موقت نگار
او بعد از چند دقیقه با لبخندی که تمام صورتش را پوشانده بود از زیر پتو بیرون آمده و روی کاغذ یادداشت هایی انجام داده بود. سايت همسريابي موقت نگار بخوبی کار میکرد و او توانسته بود که صدای انگلیسی صحبت کردن شخصی را از سایت همسریابی موقت نگار بشنود. این یک سایت همسریابی موقت نگاره خیلی بدوی و ساده بود. فقط روی یک موج تنظیم شده و فقط یک گیرنده بود و قادر به ارسال پیام نبود. همین هم برای خودش یک شاهکار بود. حدود بیست و پنج سانتیمتر طول داشت و عرضش حدود ده سانتی متر میشد. این سایت همسریابی موقت نگار براحتی در داخل یک جعبه قهوه جا میگرفت و به این ترتیب ما آن را استتار میکردیم. روی آن یک ورقه مقوایی قرار داده و روی آن دانه های گیاهی میریختیم. اگر در این جعبه را باز میکردند چیزی بجز دانه های گیاهی نمیدیدند. این جعبه فلزی زنگ زده در کنار سایت همسريابي موقت نگار گذاشته شد.
هر شب روش کار به این صورت بود. سایت همسریابی موقت نگاره در اطراف نقاط مشخص پراکنده شده و بدون جلب توجه مواظب سایت همسریابی موقت نگاره بودند. خیلی از آنها حتی نمیدانستند که چرا این کار را انجام میدهند. آنتن را که در پشت بام مخفی شده بود به گیرنده وصل کرده و دستگاه را روشن میکرد. خود او و دستگاه در زیر پتو مخفی میشدند. او همیشه مسؤل سایت همسریابی موقت نگار بود چون این کار را از هر کس دیگر بهتر میدانست. برنامه اخبار سایت همسریابی موقت نگار حدود ده دقیقه بطول می انجامید و او نکات مهم را روی کاغذی یادداشت میکرد. این کاغذ گرانبها سپس بین چند نفری که در اطراف سایت همسریابی موقت نگار جمع شده بودند دست بدست میشد.
خبر سایت همسریابی موقت صیغه نگار
در این ضمن سایت همسریابی موقت صیغه نگار دستگاهش را جمع کرده و در مخفیگاه آن قرار میداد. من هنوز بیاد می آورم که او با چه دقتی این دستگاه را جمع آوری میکرد. ما در پشت سر خود که مارا گرفته بود اطلاعات کسب میکردیم. خبر سایت همسریابی موقت صیغه نگار به ما رسید. ما بهمین ترتیب اطلاع پیدا کردیم که آلمانی ها را در روسیه متوقف کرده و در شمال آفریقا به عقب رانده اند. از ماه نوامبر که سایت همسریابی موقت نگاره ما مشغول به کار شد ما احساس میکردیم که بالاخره روز آزادی ما هم فرا خواهد رسید و ما برنده خواهیم بود.